به نام خدای حسین (ع) مهرتا و محرم ؛ دیروز (10/09/1390) مهرتا جون رو بردیم دکتر برای سوراخ کردن گوشهای خوشگل و ظریفش , دکتر پس از علامت زدن گوشهای مهرتا جونی با ماژیک قرمز جعبه گوشواره ها رو باز کرد , دو تا گوشواره قرمز کوچولو ... یکی از گوشواره ها رو توی دستگاه گذاشت و وقتی من و بابائیش سر مهرتا رو فیکس کردیم دکتر دستگاه رو کنار گوش مهرتا روبروی علامتی که زده بود آورد و نشونه گرفت ... من که نمی تونستم نگاه کنم ... یک لحظه بعد صدایی شنیدم ...ترق ... شلیک موفقی بود گوشواره مخصوص بعد از سوراخ کردن گوش مهرتای من از این طرف گوش بیرون اومده بود , یک ثانیه مکث و بهت مهرتا و سپس ... صدای جیغ و فریاد مهرتا از ته دل , مهرتا چنان سوزناک گری...