مهرتامهرتا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

مهرتا

مهرتا و محرم

1390/9/11 13:38
نویسنده : زینت جون
348 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدای حسین (ع)

مهرتا و محرم ؛

دیروز (10/09/1390) مهرتا جون رو بردیم دکتر برای سوراخ کردن گوشهای خوشگل و ظریفش , دکتر پس از علامت زدن گوشهای مهرتا جونی با ماژیک قرمز جعبه گوشواره ها رو باز کرد , دو تا گوشواره قرمز کوچولو ...

یکی از گوشواره ها رو توی دستگاه گذاشت و وقتی من و بابائیش سر مهرتا رو فیکس کردیم دکتر دستگاه رو کنار گوش مهرتا روبروی علامتی که زده بود آورد و نشونه گرفت ...

من که نمی تونستم نگاه کنم ... یک لحظه بعد صدایی شنیدم ...ترق ...

شلیک موفقی بود گوشواره مخصوص بعد از سوراخ کردن گوش مهرتای من از این طرف گوش بیرون اومده بود , یک ثانیه مکث و بهت مهرتا و سپس ...

صدای جیغ و فریاد مهرتا از ته دل , مهرتا چنان سوزناک گریه می کرد و دل میزد که دل آدم کباب می شد ، بی اختیار بغض گلوم رو فشار می داد و اگه از دکتر خجالت نمی کشیدم میزدم زیر گریه هر جوری بود خودم رو کنترل کردم و سعی در آروم کردن مهرتا داشتم ولی فایده ای نداشت مهرتا کل درمانگاه رو گذاشته بود رو سرش , بالاخره بهتر دیدیم گوش دوم رو هم سریعتر سوراخ کنیم و کلک رو بکنیم اما مهرتا دیگه متوجه شده بود         می خواهیم چه بلایی سرش بیاریم و مقاومت می کرد و سرش رو تکون     می داد , خیلی دلم می سوخت ولی چاره ای نبود .

به هر مکافاتی بود سر مهرتا رو ثابت نگه داشتیم و پس از شلیک دوم گوش دیگه مهرتا جونم گوشواره داشت , بماند که یه بار دیگه دخملم جیغی از نهاد کشید ،

بعد از آروم کردن مهرتا و پوشوندن لباس و کلاهش سوار ماشین شدیم و مهرتا جون که خیلی اذیت شده بود و خسته بود بعد از خوردن کمی شیر به خواب ناز و عمیقی فرو رفت...

من هنوز ناراحت وگرفته بودم اما نه برای مهرتا ...

عزیز دلم که راحت خوابیده بود و احساس دردی نداشت ...

بی اختیار یاد کودکان و طفلان امام حسین (ع) در کربلا و روز عاشورا افتاده بودم یه مقایسه کوچک بزرگترین روضه برای من بود...

چه برخوردی با شش ماهه امام حسین(ع) حضرت علی اصغر (ع) شد , دیگه مادر بچه شیری نداشت که به اون بده , کودک شش ماهه که جنگی نداشت .

امام حسین برای بچه یک جرعه آب می خواست بچه رو بالای دست گرفت و کمی آب طلب کرد حتی گفت خودتون ببرید بچه رو سیراب کنید اما لشکر کفر چه کرد ...

با تیری سه شعبه گلوی نازنین علی اصغر(ع) رو که بالای دستان امام حسین (ع) بود درید طفل شش ماهه رو بالای دستان پدر پرپر کرد ...

علی اصغر(ع) حالا دیگه کاملا سیراب شده بود ...

السلام علی الحسین (ع)

و علی علی بن الحسین (ع)

و علی اولاد الحسین (ع)

و علی اصحاب الحسین (ع)

مهرتا جون پس از سوراخ کردن گوش ها

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

آرشیدا کوچولو
11 آذر 90 14:08
وای خاله چقدر با احساس نوشتی من که اصلا دلم نمیاد گوش آرشیدا رو سوراخ کنم


آره عزیزم سخت بود ولی هرچی زودتر انجام بشه بهتره
حانیه
12 آذر 90 4:15
گوشواره هاشو بخورم
خدا اینا چقدر نازن
دست مامان بابای مهرتاجونم درد نکنه بااین گوشواره ها


ولی خیلی وحشتناک بود حانی جون سوراخ کردن گوشش
راحله(خاله حانی)
18 آذر 90 12:19
خاله گوشواره هات مبارک عزیزم.
دیگه خانوم شدی واسه خودت.
ولی دخترک مکن با اینکه 4 سالشه هنوز گوشاش سوراخ نیست
عزیزم این دردها که چیزی نیست.
دعا کن برای آینده ی دخترت. برای سلامتیش و برای هر چیزی که به خوشبختی دخترت مربوط میشه.


سلام عزیزم خیلی خوشحال شدم اومدی.راستی عکس دخملیتو دیدم تو دوربین حانی ماشالا ناز خدا ببخشه واسه مامان و باباش
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرتا می باشد